loading...

دانلود فیلم های 2017

نام رمان طلسم شدگان نویسنده باران ستاک کاربر انجمن نودهشتیا حجم کتاب ۴۵ پی دی اف ndash ۰۴ پرنیان ndash ۱۰ کتابچه ndash ۰۳ ePub ndash اندروید ۰۸ APK سا...

تبلیغات محیطی

دانلود رمان طلسم شدگان

reza بازدید : 2461 : نظرات (0)

 نام رمان : طلسم شدگان 

 نویسنده : باران ستاک کاربر انجمن نودهشتیا

 حجم کتاب : ۴٫۵ (پی دی اف) – ۰٫۴ (پرنیان) – ۱٫۰ (کتابچه) – ۰٫۳ (ePub) – اندروید ۰٫۸ (APK) 

 ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK

 تعداد صفحات : ۴۲۵

 خلاصه داستان :

رامش زندگیه عادی خودشو داره . زندگی کنار پدر و خواهرش رو دوست داره و در انتظار رسمی شدن ازدواجشه . اما کم کم حقیقتهایی از زندگی خودش و پدرش رو میفهمه که مثل یک شوک بزرگ عمل میکنن. نامزد اون …

الب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)

 پسورد : www.98ia.com

 منبع : wWw.98iA.Com

 با تشکر از باران ستاک عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

 

 دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

 دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)

 دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)

 

 قسمتی از متن رمان :

سرمای هوا صورتم رو به سوزش انداخته بود پالتوی تنم رو بیشتر به خودم فشار دادم که کم کنم از سرمای هوا،
خدایا چقدر این روزا هوا سرد و خشک شده بابا عقیده داشت این سرمای هوا به خاطر کمبود بارندگیه، برف و بارون کم که باعث خشکی هوا و سوزش بیش از حدش میشن اما پیربابا میگفت هوا سرد شده درست مثل دل ادما…وای به سردی دل ادما.
تمام تنم از شدت سرما لحظه ای لرزید … الان دلم یه فنجون چایی داغ میخواست با عطر دارچین میتونستم بوشو زیر بینیم احساس کنم میدونستم گرمم میکنه .
نفسمو اروم بیرون دادم و بخار خارج شده از دهانم و با چشم تعقیب کردم…امروزم نتونستم کاری پیدا کنم واین حالمو خراب میکرد با حرص دستمو رو زنگ خونه فشار دادم.
صدای قدمهای پای یاسی رو شنیدم و باز هم زنگ در رو فشار دادم، بدون توجه به حال خوش یاسی چپیدم تو حیاط .
-هوی چه خبرته سر اوردی ؟
-خدایا اخه این چه خواهر مودبیه که نصیب من کردی ؟
- دلت میاد ؟من به این خوبی
با دست به خودش اشاره کرد و ادامه داد :حالا چه خبر ؟
-حالم اصلاً خوب نیست میشه سوال نپرسی ؟
پر صدا خندید.
- بی خیال دخی خوشگله حالا بگو کار واست گیر اومد؟
-نه بابا با اون سابقه ی کاری کی به من کار میده بدیش اینه سر گند کار قبلیم حسابی ام مسخره م میکنن .
-ولی خودمونیم حق دارن .

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
بک لینک